بیجار گروس بر قله فرهنگ و هنر

شهرستان بیجار با عنوان کهن دیار گروس، قدمتی بیش از ۷ هزار و ۵۰۰ ساله دارد که نشان از آمیختگی زیادی با فرهنگ و هنر دارد و با توجه به اینکه پس از ۴۴ سال از انقلاب اسلامی ایران، هنوز نتوانسته است به جایگاهی که به آن تعقل دارد، دست یابد و یا نزدیک شود.

شهرستان بیجار با عنوان کهن دیار گروس، قدمتی بیش از ۷ هزار و ۵۰۰ ساله دارد که نشان از آمیختگی زیادی با فرهنگ و هنر دارد و با توجه به اینکه پس از ۴۴ سال از انقلاب اسلامی ایران، هنوز نتوانسته است به جایگاهی که به آن تعقل دارد، دست یابد و یا نزدیک شود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «بیجاربامایران»، سالهاست در این دیار هنرمندان و بزرگمردان تاریخساز کشور، بیجار گروس حرفیهایی برای گفتن دارد و با اجرای برخی همایشها و آیینها، نوای زیبای خود را به گوش جهانیان رسانده است و باز رنگ خاموشی به خود گرفته است.
روزی بر سر اجرای یک پروژه عمرانی در هسته مرکزی شهر بیجار آثاری از دل خاک بیرون کشیده شد و خبر از ثبت سندی دیگر بر قدمت تاریخی است منطقه داد و روزی دیگر با احداث یک سد خاکی در حاشیه شهرستان، بخش بزرگی از همان آثار ارزشمند و فرهنگی به زیر آبرفت.
بر اساس آنچه تاکنون از یک همایش فرش در شهرستان برگزار شد و نتیجه آن تنها ثبت فرش آهنین بیجار شد و پس از آن دیگر خبری از بازاریابی و توسعه اقتصادی مبنی بر این هنر تاریخی و زیبا نشد و همان شد که پیشتر گفتیم که فریادی برخاست و دوباره خاموش شد.

بیجار گروس را با هنرمندان و شخصیتهای بزرگ سیاسی و اجتماعی میشناسند و فقط همین و بس، این دیار فرهیختگان و نامآوران هنوز نتوانسته است یک روز خاص را در تقویم ملی به نام خود ثبت کند، حتی هنرمندان نامی این شهرستان هم در این راستا قدمی برنداشتند.
اگر امروز سریالی به نام نونخ در ذهن و یاد و خاطره مردم ایران جایی برای خود باز کرده است، به علت گویش ساده و روان گروسی است که تنها نشانه بیجاریهای بازیگر در این فیلم است، حتی در یکی از صحنهها هم به این شهرستان اشارهای نشد و از کنار آن هم رد نشدند.
مردمانی با استعداد هنری بالقوه در حوزه فرهنگ با فعالیت بیش از ۳۵ گروه هنری در بخشهای مختلف از هنری و تاریخی، باستانی و معماری، با تلاش و کوشش هنرمندان و زنان، صاحبمنصبان و فرماندهان خوشنام و گمنام در عصر حاضر، همه مصداق عینی و مشهود و مشهور بر خواسته از این دیار مغفول مانده است.

در حوزه هنری فعلاً در حال تعاملی سازنده با هنرمندان این دیار است و توانسته است که زمان، مکان و فرصت مناسب را برای شکوفایی هنر و استعدادهای هنری در این شهرستان، فراهم کند همانند برگزاری جشنوارههای نمایشی که مورد استقبال عمومی هم قرار گرفت.
وضعیت فرهنگ و آداب هنری بومی این دیار با فرهنگ غنی گروس، لهجه و زبان گروسی، زبان مادری که در طاقچه فراموشی خاک میخورد، هرچند با راهاندازی و فعالیت انجمن ادبی کُردی گروسی «ویرا» زمزمه احیای آن آغاز شده است، هنوز نتوانسته است برای خود جایگاهی ویژه ایجاد کند.
امروزه بسیاری از مردمان گروس با فرزندان خود با زبان فارسی سخن میگویند و کمتر خانوادهای است که از گویش ناب و خاص گروسی برای تربیت و آموزش استفاده کند، شاید اشاره به این نکته را فراموش کردیم که فرهنگ غنی گروس یک دائرهالمعارف کلمات خاص خود دارد و آنچه که امروز از مکالمات مردمان حاکی است، تکرار کلمات فارسی با لهجه کٌردی است که نه گویش گروسی است نه فارسی، نه به زبان ملی مسلط هستند و در تلفظ گویش زبان گروس ناتوان هستند.
اگر بخواهیم فرهنگ کُردی گروسی را نیازمند همیاری مردم و خانوادهها بدانیم، متأسفانه منبع مشخصی برای آموزش و یادگیری وجود ندارد و حتی مسئولین فرهنگی شهرستان و استان هم نتوانستهاند به آن توجه زیادی داشته باشند، هنر نمایش یکی از بهترین راههای انتقال و آموزش است و هنرمندان زیادی هم در این حوزه فعالیت دارند؛ ولی نتیجهای که باید بتوان آن اشاره داشت هنوز محقق نشده است.
راستی شاید کمتر کسی در همین بیجار گروس این ریشه مورد اطمینانکردن ریشهیابی نام شهر بیجار را برگرفته از درختان بید فراوان در منطقه بوده که آنجا «بیدزار» نام داشته است و امروز از آن ریشه مهم، تنها یک محصول لبنی تولید میشود.
زبان کردی یکی از اصیلترین زبانهای ایرانی است که از نظر زبانشناسی دارای اهمیت بسیار است و در میان ادیبان جهان پایه ارجمند دارد، گویش گروسی هم یکی از پایههای مهم و اساسی در این زبان بزرگ است که در حال فراموشی و دورشدن از زندگی روزمره مردمان کردستان است.

لالایی، آوایی فرهنگساز
مسعود قرهباغی هنرمند و محقق بیجاری گفت: لالایی آهنگ یا شعری آرامشدهنده است که معمولاً برای کودکان پیش از خواب خوانده میشود، هدف از این آرامش انتقال مفاهیم عمیق فرهنگی و اعتقادی است که شاید این روزها کمتر به آن توجه شده است و یا اگر مادران به آن دقت دارند، تکرار واژههای تکراری بدون محتوا است.
وی افزود: در فرهنگ غنی بیجار گروس لالایی درگذشته به مسائلی اشاره داشت که آن زمان برای پرورش فکری و تربیتی پسران و دختران استفاده میشد، حتی نوع نوای لالایی پسران با دختران فرق داشت و همین موضوع باعث شده بود که ذهن کودکان از همان ابتدای زندگی در دامان مادران بهنوعی آموزش یابد که در آینده بتواند برای اعتقادات و خاک و ناموس، تا پای جان مبارزه کند.
وی با اشاره به اینکه اگر بخواهیم برای تاریخ بر باد رفته این دیار کاری کنیم، نیاز است به ابتداییترین فرهنگهای بیجاریها اشاره داشته باشیم، گفت: خیلی از مواردی که میتوانست برای خود بهتنهایی کتابی باشد امروز در حافظه تاریخی مردمان هم باقی نمانده است و اگر جایی صدایی از آن منعکس شود، تازه میگویند راستی یادش به خیر.
این نویسنده بیجاری گفت: هنر آوایی بیجاریهای گروس هنری نیست که ساده از کنار آن گذشت، از لالایی که بگذریم به آوایی در کنار دار قالی میرسیم، مادران و خواهرانی که پای دار قالی و با نوای کوبش دف فرش کوبی، اشعاری کٌردی را با گویش زیبای گروسی میخوانند، هنوز در ذهن کودکان بزرگ شده این دیار باقیمانده است.
قرهباغی اظهار کرد: در کنار دار قالی که هم برای ما لالایی بود و هم با قصههای شاد آن سوار بر اسب سفید و قوی میشدیم که به جنگ ظالمان و ستمگران میرفتیم، اگر در فرهنگ و هنر این شهرستان که برگرفته از عامه مردم است اندکی توجه و دقت داشتیم، امروز کودکان ما رها شده در گوشیهای تلفن همراه نبودند.
وی افزود: در ماه شعبان هستیم، همین مردمان گروس یک ماه پیش از ورود به ماه مبارک شعبان، هزینهای را کنار میگذاشتند تا در شب اعیاد شعبانیه یک گوسفند یا گاو خریداری و ذبح کنند و در میان فقرا توزیع کنند، اعتقادات عمیقی که بهخوبی یک فرهنگ بزرگ در میان مردم رواج داشت و اصل انساندوستی و کمک به همدیگر را به کودکان آموزش میداد.

یاسر کوماسی نویسنده و محقق بیجاری گفت: شهرستان بیجار را نباید فقط در همین شهر بیجار خلاصه کرد، شهرستان امروزی تشکیل شده از پنج شهر است؛ ولی در گذشته این دیار به نام بیجار و حسنآباد یاسوکند بود که کمتر از دومین شهر پرداخته شده است و یادی از آن در نوشتهها منعکس شده است.
وی ادامه داد: شهرستان بیجار در حوالی دهه ۶۰ تا ۷۰ در ۲ بخش مرکزی و کرانی تقسیم شده بود، گویش کٌردی و زبان ترکی در کنار هم سبب شد که هم فرهنگها و رسوم در کنار هم به یک آمیختگی برسند و هم با تعاملاتی که به سبب یک منطقه بوده است، توانسته است در همه مسائل به یک وجه مشترک نزدیک شوند.
این نویسنده بیجاری توضیح داد: شهر حسنآباد امروزی که در گذشته به نام «یاستهکند» معروف بود که در زبان ترکی به معنای «روستای هموار» است؛ ولی اگر امروز سری به این منطقه زده باشید، فرهنگ مردم بهقدری تغییر کرده است که دیگر رنگوبوی از آن تاریخ بزرگ وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه فرهنگ گروسی با مردمان تٌرک همآمیختگی زیادی دارد، تأکید کرد: مرحوم حسنعلیخان امیرنظام گروسی که مسئولیتی در این شهرستان داشت باتوجهبه قدمت تاریخی بخش کرانی، اقدامات عمرانی زیادی را در این نقطه ایجاد کردند که امروز از آن به نام شهر حسنآباد یاسوکند یاد میکنند و دیگر از آن زمان تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است.
کوماسی ادامه داد: امیدواریم در همایش گروس شناسی که قرار است باهمت دانشگاه کردستان قرار است به اقداماتی اثربخش و تأثیرگذار در حوزه بازخوانی فرهنگ گروس و توجه به تاریخ پر افتخار این سرزمین توجه شود، ادامه کار و تکرار آن نتیجهبخش خواهد بود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰